پس از اجتهادات مربوط به سد ذریعه که از خوف فتنه اجازه نمی‌داد زنان به اماکن عمومی عبادت مثل عیدگاه و مسجد درآیند، با توجه به خطر فتن بی‌شماری که بر سر راه زنان درآمده است برای نخستین بار از تریبون عیدگاه زاهدان توسط مولوی عبدالحمید بازگشت زنان به عیدگاه مطرح شده است.

البته این امر از جهت بازگشت به ریشه‌ها‌ امری روشنفکرانه محسوب نمی‌شود و کاملاً‌ سنّت‌گرایانه است اما از جهت اینکه علمای سنتی با ورود زنان به مسجد مخالف بودند کاملاً بدیع و به مقتضای مدنیت امری عقلائی است.

بازگشت به عبادتگاه البته قبل از این با رعایت مقرّرات‌ خاصی به نمازهای جمعه برخی مساجد و مناسبت‌های تراویح رمضانی و نیایش شب‌های رمضان شروع شده بود.

برکات این حضور زنان قبل از هرچیز آنگونه که گفته می‌شود‌ ساختن و تربیت فرزندان و منجمله مردان است، مردانی که سالیان سال در همین عبادتگاه‌ها قرائتی را می‌آموختند که زنان جنس دوم هستند و کار و نقشی جز اطاعت از مردان ندارند.

بایسته‌های این حضور نیازمند چند چیز است:

١- زیرساخت: قبل از هرچیز امکان ارتباط اجتماعی اسلامی میان زنان و مردان به طرز صحیح باید در جامعه و علی‌الخصوص مدارس دینی صورت گیرد که این پرده‌های حائل برداشته شوند تا خوف فتنه کمتر شود و به اصطلاح ملا و حامی در مقابل انظار جمعیت زنان و مردان باشند.

٢- عامل مهم تربیتی پیشتر از عیدگاه مساجد است که به مصداق «لاتمنعوا إماء الله من مساجد الله» در نمازهای یومیه صورت گیرد زیرا اثر نماز در ساختن مافوق سخنرانی شنیدن است؛ زیرا این سخنرانی‌ها نتوانسته تغییری اساسی در اخلاق اجتماعی مردان ایجاد کند، هرچند این امری نسبی است.

٣- گفتمان محتوایی به نسبت زنان از زاویه تکلیف‌مداری‌ به حق‌مداری چرخش کند تا شاهد رعایت حقوق زنان باشیم که سالیان سال است مذهب در جهت کاتالیزور عرف سنتی عمل کرده است.

٤- در پروسه گذار چنان به زنان میدان داده شود که در امور مربوط به خود نهج قرآنی (مؤمنات قانتات و...) پیش رود و زنان اندک اندک به همه‌ی‌ میدان‌های‌ عبادت در زمین به غیر از مسجد و عیدگاه وارد شوند و خود صاحب دیدگاه شوند، چراکه هدف از خلقت عبادت به مفهوم شامل آن است و آن رشد همه‌ی‌ استعدادهای زنان است.

فرمایشات مولوی گامی به پیش است و نیازمند طرح و بحث بیشتر است.